سرمایه ی ما گریه برای حسن است کاشانه ی ما دارالعزای حسن است هرکس که بیفتاده گره بر کارش محتاج نگاه پ

سرمایه ی ما گریه برای حسن است کاشانه ی ما دارالعزای حسن است هرکس که بیفتاده گره بر کارش محتاج نگاه پ

سرمایه ی ما گریه برای حسن است کاشانه ی ما دارالعزای حسن است هرکس که بیفتاده گره بر کارش محتاج نگاه پ

سرمایه ی ما گریه برای حسن است کاشانه ی ما دارالعزای حسن است هرکس که بیفتاده گره بر کارش محتاج نگاه پ

سرمایه ی ما گریه برای حسن است کاشانه ی ما دارالعزای حسن است هرکس که بیفتاده گره بر کارش محتاج نگاه پ
سرمایه ی ما گریه برای حسن است کاشانه ی ما دارالعزای حسن است هرکس که بیفتاده گره بر کارش محتاج نگاه پ
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
سرمایه ی ما گریه برای حسن است کاشانه ی ما دارالعزای حسن است هرکس که بیفتاده گره بر کارش محتاج نگاه پ

سرمایه ی ما گریه برای حسن است
کاشانه ی ما دارالعزای حسن است
هرکس که بیفتاده گره بر کارش
محتاج نگاه پر عطای حسن است

سرچشمه ی جود و بخشش و لطف خدا
احسان و کرامت انتهایش حسن است
این خانه غلامان زیادی دارد
این فیض دمادم خدای حسن است
قلب همه شیعیان حسینیه ی اوست
این قلب شکسته کربلای حسن است
ای سبط نبی و جانشین مولا
لا حول ولا قوه الا بااله
معنای اولولفیض کریم یعنی تو
آیینه ی اوصاف رحیم یعنی تو
آیات خدا شرح صفاتت باشد
پس معنی قرآن عظیم یعنی تو
عالم همه ریزه خوار احسان تواند
ای مظهر منعم و نعیم یعنی تو
باشند همه انبیا غلام کویت
تسبیح دمادم کلیم یعنی تو
ای عرش خدا ز ردپایت پیدا
تفسیر صراط مستقیم یعنی تو
با اینکه تو پادشاه دنیا هستی
همچون پدرت غریب و تنها هستی
در شهر مدینه مبتلای غربت
یک لحظه ی خوش ندیده ای از امت
در خانه ی خود نیز غریبه هستی
آخر به چه حد ظلم و جفا و محنت؟
ازبس که بریخت پاره های جگرت
دیگر نبود در دل زینب طاقت
با ذکر حسن حسن ، حسین میگرید
گریان شده اند تمام اهل جنت
این زهر چه کرده ک فتادی از پا
سویی نبود دگر درون چشمت
سم گرچه شرر زده به جانت خیلی
شد قاتلتان کوچه ی تنگ و سیلی
ناگه به میان کوچه مادر افتاد
انسیه ی حورای مطهر افتاد
با ضربه ی سیلی عدوی بی رحم
ترسی به دل کودک مضطر افتاد
گوشواره به سمتی و ، به سمتی چادر
بر روی زمین یاس پیمبر افتاد
شد تک تک سوره های قرآن زخمی
آیات غریبانه ی کوثر افتاد
بادیدن روی نیلی زهرایش
آن شیر خدا ، فاتح خیبر افتاد
ای یار علی چرا زمین گیر شدی
بانوی جوان من چقدر پیر شدی

شاعر:محسن کلهری


تعداد بازديد : 65
دوشنبه 16 آذر 1394 ساعت: 10:46
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف