کوچه را آب زدم با نم مژگان تری تا که شاید ز سفرکرده بیاید خبری

کوچه را آب زدم با نم مژگان تری تا که شاید ز سفرکرده بیاید خبری

کوچه را آب زدم با نم مژگان تری تا که شاید ز سفرکرده بیاید خبری

کوچه را آب زدم با نم مژگان تری تا که شاید ز سفرکرده بیاید خبری

کوچه را آب زدم با نم مژگان تری تا که شاید ز سفرکرده بیاید خبری
کوچه را آب زدم با نم مژگان تری تا که شاید ز سفرکرده بیاید خبری
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
کوچه را آب زدم با نم مژگان تری تا که شاید ز سفرکرده بیاید خبری

یا صاحب الزمان (عج)

کوچه را آب زدم با نم مژگان تری
تا که شاید ز سفرکرده بیاید خبری

صبح این جمعه نیامد پدرم گفت دگر
انقدَر گریه نکن ، گریه ندارد اثری

اینهمه جمعه به جمعه نگهت بر در ماند
شده یکدفعه بماند به نگاه تو دری

دل اگر همدم یارش نشود سنگ شود
پس در این سینه نمانده است به غیر از حجری

تا خود صبح نشستم دم در تا بلکه
به مشامم بخورد عطر نسیم سحری

لا اقل باد صبا عطر دمش را برسان
که مرا هست ز هجرش غم و سوز جگری

 

جعفر ابوالفتحی

 

منبع :

 

www.neyjaf.ir


تعداد بازديد : 187
جمعه 22 مرداد 1395 ساعت: 14:36
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف