اربعین آمد و اشکم، ز بصر می آید

اربعین آمد و اشکم، ز بصر می آید

اربعین آمد و اشکم، ز بصر می آید

اربعین آمد و اشکم، ز بصر می آید

اربعین آمد و اشکم، ز بصر می آید
اربعین آمد و اشکم، ز بصر می آید
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
اربعین آمد و اشکم، ز بصر می آید

اربعین آمد و اشکم، ز بصر می آید
گوئیا زینب محزون ز سفر می آید

باز در کرببلا، شیون و شینی برپاست
کز اسیران ره شام، خبر می آید

رود، رودی شنوم از طرف شام، مگر
ام لیلا به سر نعش پسر می آید؟

کاش می داد کسی بر علی اکبر پیغام
کای جوان، مادر پیرت ز سفر می آید

و علی اصغر بی شیر بداند که رباب
با دل و سینه پر خون جگر می آید

ای صبا، گوی به عباس که از جا برخیز
ام کلثوم تو، خم گشته کمر می آید

« صامتا » از چه نگفتی به سر قبر حسین
عابدین، خون جگر و دیده تر می آید؟


تعداد بازديد : 11
پنجشنبه 30 شهریور 1402 ساعت: 14:05
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف